نگاه با بصیرت

علی علیه السلام: از دست دادن چشم بهتر است از فقدان بصیرت.

نگاه با بصیرت

علی علیه السلام: از دست دادن چشم بهتر است از فقدان بصیرت.

نگاه با بصیرت

امام خامنه ای:
"وقتی بصیرت باشد، غبارآلودگی فتنه نمی تواند ملت را گمراه کند و آنها را به اشتباه بیندازد. اگر بصیرت نباشد، انسان ولو با نیت خوب، گاهی در راه بد قدم می گذارد."


بسم الله الرحمن الرحیم


آسیب های فضای مجازی بسیار بیشتر از آنی است که تصور می کنیم. ما در این جا تنها به بیان چند مورد از مهمترین آن ها بسنده می کنیم.

اولین و شاید مهمترین این آسیب ها بالا بردن جولان ذهنی و کم کردن دقت آن می باشد. برای توضیح این مطلب ابتدا بایستی جولان و دقت ذهن را کمی توضیح دهیم.


وقتی انسان شروع به کار فکری می کند، برای این که بتواند در این کار موفق شود باید ذهن او دو ویژگی داشته باشد. اول این که بتواند بر روی خود آن مساله به خوبی متمرکز شود و به درستی خود مساله و مشکل را بشناسد. این جمله مشهور است که فهم درست سوال نیمی از جواب است. به این کار فکر، دقت  فکری می گوییم. دوم باید ذهن جوانب کار را بسنجد و ارتباط و تاثیر مساله و مشکل را با دیگر امور بسنجد. برای مثال وقتی مساله ای در یک باب فلسفه را مورد بررسی قرار می دهیم به آثار و تبعات آن در دیگر ابواب آن علم نیز توجه می کنیم. به این صورت که ربط این مطالب به هم در چیست و چه تاثیری بر روی یکدیگر دارند. به این کار فکر نیز جولان ذهنی می گوییم.

تاثیری که نه تنها فضای مجازی بلکه دیگر پدیده های مدرن مثل تلویزیون و سینما و بازی های کامپیوتری بر روی ذهن بشر دارند این است که به شدت قدرت جولان ذهنی او را بالا برده و به همان مقدار دقت را نابود می کند. کمی به ذهن خود و اطرافیان خود نگاه کنید. ما به شدت از این که بتوانیم بر روی مساله ای فکر کنیم ناتوانیم. پس از چند ثانیه تمرکز بر روی یک مساله، ذهن سریع فرار می کند و به مساله های دیگر می پرد که اصلا نمی فهمیم چه شد که ذهن به آن جا رفت. برای امتحان این ادعا کافیست چند ثانیه بر روی یک مساله متمرکز شوید و سعی کنید ذهنتان به جای دیگر نرود. می بینید! تقریبا محال است!

نتیجه این جولان بالا و دقت پایین در افراد جامعه سبب می شود که افراد آن جامعه افرادی سطحی نگر و فاقد قدرت تحلیل شوند. به هیچ وجه حوادث اطراف خود را نمی توانند به درستی بررسی و تحلیل کنند. چرا که سریع ذهنشان از یک حادثه به حوادث بسیار زیاد دیگر منتقل می شود و نمی توانند روی آن تمرکز کنند.

به نظر شما چرا وضع مطالعه و کتاب خوانی در جامعه ما چنین وحشتناک و فجیع است؟ بله درست حدس زدید. دقت پایین ذهن اجازه نمی دهد در مدتی طولانی ذهن بر روی متن کتاب تمرکز و دقت کند. اکثر مردم بعید است وقتی شروع به مطالعه کتابی کنند تا آخر آن را بخوانند. به همین دلیل هم تعداد افرادی که این مطلب را تا این خط بخوانند بسیار کم اند! ذهن ما به مطالعه به سبک واتس اپ و وایبر عادت کرده است. به این صورت که در زیر یک عکس حداکثر یک جمله را به خوردمان بدهند.

جالب است بدانید وقتی ذهن دچار این حالت شود هر چقدر اطلاعات آن افزایش یابد، عمق فاجعه بیشتر می شود. با یک مثال توضیح می دهم. فرض کنید شما صاحب تعدادی کتاب هستید. مثلا بیست کتاب. شما برای نگهداری آن ها هیچ برنامه و نظمی در ذهن خود ندارید. نه کتاب خانه ای وجود دارد و نه طبقه بندی ای. کتاب ها را می توان در گوشه های مختلف خانه پیدا کرد. حال هرچه تعداد کتاب ها بالا برود دسترسی به آن ها نیز مشکل تر خواهد شد. مثلا فرض کنید شما چهارصد کتاب به این شکل در خانه داشته باشید. بدیهی است که کم تر بودن کتاب ها در این حالت بسیار بهتر از این است که تعداد آن ها افزایش یابد.

همین مثال را می توان بر روی اطلاعات موجود در ذهن هم تطبیق داد. اگر دقت ذهن از بین برود هر چقدر اطلاعات بیشتری در ذهن ما وارد شود تشویش و پراکندگی ذهنی ما افزایش خواهد یافت. جالب است بدانید که یکی از ویژگی ها فضای مجازی که بعدا به آن خواهیم پرداخت دادن اطلاعات زیاد و سطحی است. اگر با افرادی که در شکبه های اجتماعی و اینترنت زیاد فعالیت دارند آشنا باشید می بینید که به شدت اطلاعات عمومی بالایی دارند. اطلاعاتی بی نظم و مشوش و پراکنده وصد البته کم عمق و غیر دقیق. چرا که ذهن قدرت دقت خود را از دست داده است. درست مثل اقیانوسی به عمق دو سانتی متر!

  • محمد امین یزدان پناه

بسم الله الرحمن الرحیم

 

اگر این روز ها کسی فضای مجازی را به معنای اعم آن، صرفا به دید یک ابزار اطلاع رسانی و سرگرمی و ارتباطی نگاه کند یک نگاه کاملا سطحی و ساده انگارانه خواهد بود. چرا که اگر با دیدی عمیق و تحلیلی به این پدیده نگاه شود تاثیراتی شگرف را از آن می بینیم. تاثیراتی که توانسته فرهنگ عمومی یک جامعه را تحت تاثیر قرار دهد. امری که برای آن باید سال ها برنامه ریزی و سیاست گذاری انجام شود.



برای تحلیل یک پدیده فرهنگی ابعاد بسیار وسیعی را باید مورد بررسی قرار داد. برای مثال تحقیق درباره تاریخ شکل گیری آن پدیده، اغراض و انگیزه های شکل گیری آن، سیر تحول آن در تاریخ، مبانی و مبادی فکری سازندگان و پدیدآورندگان آن و...

پس مشخص می شود که برای تحلیل یک پدیده اجتماعی و فرهنگی به مطالعات فراوان و تخصص های مهمی از قبیل جامعه شناسی نیاز داریم. البته قابل ذکر است که اسلام شناسی و اجتهاد نیز یکی دیگر از پیش نیاز های مطلوب این امر است. چرا که دید یک فرد سکولار با یک عالم دینی نسبت به مسائل جامعه اختلافات فاحشی خواهد داشت. از این رو ما ادعای این تحلیل مطلوب را نداریم. لکن برای تمرین رسیدن به این درجه از تحلیل لازم است تا پدیده های ساده و کوچک و بزرگ اطراف خودمان را به مشادهد بنشینیم و روی آن ها کار فکری کرده و کم کم بتوانیم دارای قدرت تحلیل شویم.

در این مطالب قصد داریم تنها گوشه ای از آسیب های فضای مجازی را که به ذهن ناپخته ما راه یافته مورد بررسی و نقد قرار دهیم. و اگر خدا  یاری کرد راهکار هایی برای رهایی از آن آسیب ها پیشنهاد کنیم.

  • محمد امین یزدان پناه

باید با کتاب اُنس پیدا کنند. در غیر این صورت، جامعه ایرانی به هدف و آرزویی که دارد - که حقّ او هم هست - نخواهد رسید.

به بهانه ی دغدغه های فرهنگی مقام معظم رهبری در سال اقتصاد و فرهنگ




من این را می‌خواهم عرض کنم. که در منزل خودِ من، همه افراد، بدون استثنا، هرشب در حال مطالعه خوابشان می‌برد. خود من هم همین‌طورم. نه این‌که حالا وسط مطالعه خوابم ببرد. مطالعه می‌کنم؛ تا خوابم می‌آید، کتاب را می‌گذارم و می‌خوابم. همه افراد خانه ما، وقتی می‌خواهند بخوابند حتماً یک کتاب کنار دستشان است. من فکر می‌کنم که همه خانواده‌های ایرانی باید این‌گونه باشند. توقّع من، این است. باید پدرها و مادرها، بچه‌ها را از اوّل با کتاب محشور و مأنوس کنند. حتّی بچه‌های کوچک باید با کتاب اُنس پیدا کنند. باید خریدِ کتاب، یکی از مخارج اصلی خانواده محسوب شود. مردم باید بیش از خریدن بعضی از وسایل تزییناتی و تجمّلاتی - مثل این لوسترها، میزهای گوناگون، مبلهای مختلف و پرده و... -، به کتاب اهمیّت بدهند. اوّل کتاب را مثل نان و خوراکی و وسایل معیشتی لازم بخرند؛ بعد که این تأمین شد به زواید بپردازند. خلاصه، باید با کتاب اُنس پیدا کنند. در غیر این صورت، جامعه ایرانی به هدف و آرزویی که دارد - که حقّ او هم هست - نخواهد رسید.
1

همانطور که در قسمت اول بیان شد در مرحله ی اول به اهمیت فرهنگ کتاب و کتاب خوانی خواهیم پرداخت.
با توجه به بیانات حضرت آقا که در بالا ذکر شد و همچنین با کمی دقت میتوان به اهمیت وجود این فرهنگ در جامعه پی برد. ایشان در این بیان خود به نکته ی بسیار عجیبی اشاره کرده اند:
در غیر این صورت، جامعه ایرانی به هدف و آرزویی که دارد - که حقّ او هم هست - نخواهد رسید.
ایشان وجود این فرهنگ را آنقدر مهم و ضروری میدانند که رسیدن به هدف جامعه ی ایرانی و آرزویی که دارد را (که قطعا همان اهداف انقلاب اسلامی است) در گرو انس با کتاب میدانند.
براستی مگر اهداف انقلاب اسلامی و تحقق آنها چه پیوندی با مطالعه و کتاب خوانی دارد؟
ابتدا ببینیم اهداف انقلاب اسلامی در بیان مقام معظم رهبری چیست؟...
 امروز من عرض میکنم هویت سپاه که هویت پاسداری است، به معنای یک مفهوم محافظه‌کارانه تلقی نشود. پاسداری یعنی نگه داشتن، حفظ کردن. این حفظ کردن را میتوان با یک تفسیر محافظه‌کارانه معنا کرد. یعنی بگوئیم وضع موجود انقلاب را حفظ کنیم؛ من این را نمیگویم. حفظ انقلاب به معنای حفظ وضع موجود نیست. چرا؟ چون انقلاب در ذات خود یک حرکت پیشرونده است، آن هم پیشرفت پرشتاب. به کجا؟ به سمت هدفهای ترسیم شده. هدفها عوض نمیشوند. این اصول و ارزشهائی که بر روی آن بایستی ایستادگی کرد و برای آن جان داد، اصول و ارزشهائی هستند که در اهداف، مشخص شده‌اند. هدف نهائی، تعالی و تکامل و قرب الهی است. هدف پائین‌تر از آن، انسان‌سازی است؛ هدف پائین‌تر از آن، ایجاد جامعه‌ی اسلامی است با همه‌ی مشخصات و آثار، که استقرار عدالت در آن باشد، توحید باشد، معنویت باشد. اینها اهداف هستند. این اهداف عوض‌شدنی نیستند؛ یعنی ما نمیتوانیم بیائیم مایه بگذاریم تا از هدف کم کنیم. بگوئیم خیلی خب، یک روز میخواستیم عدالت برقرار کنیم، حالا میگوئیم عدالت که نمیشود، یک نیمه‌عدالتی برقرار کنیم! نه، عدالت. این، هدف است. توحید، استقرار شریعت اسلامی به طور کامل، اینها اهداف است، اینها تغییرپذیر نیست. لیکن در جهت حرکت به سمت این اهداف، سرعتها قابل کم و زیاد شدن است، شیوه‌ها قابل تغییر یافتن است، تدابیر ممکن است جورواجور باشد. در این جهت، انقلاب پیشرونده و پیش‌برنده است. حفظ انقلاب یعنی حفظ همین حالت پیشروندگی و پیش‌برندگی. پاسداری از انقلاب، به این معناست. اگر ما اینجور نگاه کردیم و مفهوم پاسداری را اینجور فهمیدیم، آن وقت آن طراوت و شور و هیجانی که در حرکت پاسداری هست، مضاعف خواهد شد. 2


برای پی بردن به اهمیت وجود این فرهنگ در جامعه همین بس که رسیدن به اهداف انقلاب اسلامی در گرو نهادینه کردن این فرهنگ است.
اما پاسخ به سوال اصلی که در بالا مطرح شد (اهداف انقلاب اسلامی و تحقق آنها چه پیوندی با مطالعه و کتاب خوانی دارد؟) را در بخش آسیب های نبود فرهنگ کتاب خوانی  که ان شاءالله در قسمت های بعدی به آن خواهیم پرداخت، مطرح میکنیم.



 1- مصاحبه در پایان بازدید از نمایشگاه کتاب  26/02/1374
 2- بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران  13/04/1390
  • محمد امین یزدان پناه

امروز کتابخوانی و علم آموزی نه تنها یک وظیفه ملی، که  "یک واجب دینی" است. 1

به بهانه ی دغدغه های فرهنگی مقام معظم رهبری در سال اقتصاد و فرهنگ




 از بس که درباره این مسئله مهم (کتابخوانی) گفته ام و به من هم گفته شده که چقدر اثر دارد، حقیقتا وقتی می خواهم بار دیگر این مسئله را بیان کنم دچار تردید می شوم که این دیگر جزو گفتار لغو نباشد! من نمی دانم واقعا این تکرار، اثر کرده، یا نکرده است... بیایید کاری کنید که مردم کتابخوان بشوند. 2

به راستی چرا امروز کتاب و کتاب خوانی در جامعه ما به یک دغدغه ی فرهنگی برای مقام معظم رهبری و نخبگان و دلسوزان حقیقی انقلاب تبدیل شده است.

این علامت سوال و همچنین علامت تعجب زمانی بزرگ تر و پررنگ تر میشود که با سابقه ی تمدن اسلامی و میراث علمی این تمدن عظیم آشنا شویم و عمق این فاجعه زمانی مشخص میشود که توجه کنیم که نبود فرهنگ کتاب خوانی نه فقط در بین عموم مردم بلکه در طبقه ی تحصیل کرده و دانشجویان و طلاب رخنه کرده است.

قصد داریم ان شاءالله در قسمت های بعدی این نوشتار به این دغدغه ها بپردازیم:

 اهمیت وجود فرهنگ کتاب و کتابخوانی در جامعه

آسیب های از بین رفتن این فرهنگ به خصوص در بین جوانان

علل از بین رفتن این فرهنگ

راهکار های احیای کتاب و کتاب خوانی در جامعه

 


1. بخشی از پیام مقام معظم رهبری به مناسبت آغاز هفته کتاب، 4/10/1372

2. بیانات در دیدار با دست اندرکاران برگزاری هفته کتاب، 7/3/1375
  • محمد امین یزدان پناه

این روز ها رسانه ملی علاوه بر خبرپراکنی خود نیز خبرساز شده. منظورم تحلیل ها و نقدهایی است که توسط برخی دلسوزین انقلاب می شنویم. نقد هایی که گاهی ما را به شک می اندازد که آیا رسانه ملی را می توان اسلامی خواند یا خیر؟ البته به خاطر پخش اذان و برنامه سخنرانی و یک سری برنامه های مذهبی که در کم بازدید ترین ساعات رسانه ملی پخش می شود نمی توان صفت اسلامی را به یک رسانه داد. همان طور که با اضافه کردن یک سری دروس معارف به نظام دانشگاهی، نمی توان دانشگاه را اسلامی تلقی کرد. زیرا اسلامی بودن را باید خیلی وسیع تر در نظر گرفت.

نه تنها رسانه جمهوری اسلامی!!! ما در تبیین مسائل دینی که ضرورت اصلی جامعه ماست ناکارآمد بوده بلکه خواسته یا ناخواسته درحال ایجاد فرهنگ غیر دینی و حتی ضد دینی در جامعه است.

دراین نوشتار قصد داریم به تحلیل این مباحث در پیام های بازرگانی بپردازیم.

بقیه را در ادامه مطلب بخوانید...

 

  • محمد امین یزدان پناه


"وقتی بصیرت باشد، غبارآلودگی فتنه نمی تواند ملت را گمراه کند و آنها را به اشتباه بیندازد. اگر بصیرت نباشد، انسان ولو با نیت خوب، گاهی در راه بد قدم می گذارد"

مردم چالوس و نوشهر در ۱۵ مهرماه۹۰

  "کسی که پرچم هدایت اسلامی را به دوش می کشد باید از بصیرت دینی و استقامت ایمانی برخوردار باشد"


پادگان لشکر هفت ولی عصر۲۵ اسفند سال ۷۵

برای دیدن بقیه مطلب به ادامه مطلب بروید...

  • محمد امین یزدان پناه